با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه 57، بحث انحلال یا بقای نهادها و دستگاههای باقیمانده از دوره رژیم شاهنشاهی مطرح شد. یکی از این نهادها ارتش ایران بود.
هرچند امام خمینی در روز 27 بهمن 57 در پاسخ به سوال برخی از دانشگاهیان گفته بودند که «همین امروز آقای قرنی را من فرستادم آمد اینجا. آقای یزدی هم آمد اینجا؛ که او از دولت باشد، او هم که رئیس [ستاد]. بنا بر این شد که در همین هفته این طبقۀ اول [ارتش] را، از سرلشکر به بالا را بیندازند دور. این پایینی ها بیایند مشغول کار بشوند. اگر بگویید که ما ارتش نمی خواهیم ـ که همچه چیزی نمی گویید ـ ما ارتش می خواهیم، ما ژاندارمری می خواهیم، ارتش می خواهیم، شهربانی می خواهیم؛ همۀ اینها را می خواهیم. ما باید این طبقۀ اول، امرا و ـ نمی دانم ـ اینهایی که با فساد آمده اند روی کار و خودشان هم اکثراً ـ البته همه نه، اما اکثراً ـ فاسدند، اینها را درجاتشان را کنار بگذاریم، بازنشسته شان بکنیم. و بعد بیاییم سراغ این پایینی ها؛ پایینی ها را یک سر و صورتی بدهیم. تا بعد برویم سراغ افراد ببینیم افراد چطوریند.»
با این وجود برخی افراد و گروهها با انگیزههای متفاوت مطرح میکردند که ارتش باید منحل شود. چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق که در جریان اعتراضات مردمی و درگیریها به پادگانها و مراکز ارتش ورود پیدا کردند و توانستند اسلحهها و تجهیزات بسیاری به دست آورند، از جمله این گروهها بودند.این گروهها معتقد بودند که باید ارتش جدیدی تشکیل شود. چریکهای فدایی خلق ارتش جدید را “ارتش خلق” و سازمان مجاهدین خلق ارتش جدید را “ارتش بیطبقه توحیدی” پیشنهاد میدادند. چریکهای فدایی خلق اسفند 57 تجمعی برپا کردند که در پایان آن تجمع قطعنامهای صادر شد. در بخشی از آن قطعنامه آمده بود: «ارتش و دستگاههای عریض و طویل اداری که ستونهای رژیم وابسته به امپریالیسم بهشمار میروند، باید هرچه زودتر منحل شوند و ارتش نوین خلق و ارگانهای اداری نوین که پاسخگوی شرایط نوین هستند، به وجود آیند.»
همزمان با مطرح شدن موضوع انحلال ارتش از سوی برخی افراد و گروهها، یگانهایی از ارتش در کردستان و گنبد (ترکمن صحرا) مشغول مقابله با ناآرامیها و تجزیهطلبان بودند. تجزیهطلبان در گنبد، اعضا و وابستگان سازمان چریکهای فدایی خلق بودند. کومله و دموکرات نیز در غرب کشور به پادگانهای نیروی زمینی ارتش حمله میکردند که نخستین آن حمله به پادگان مهاباد در روز 1 اسفند سال 57 بود.
سرلشکر محمدولی قرنی که از ارتش شاه کنار گذاشته شده بود و در روز 23 بهمن 57 با حکم امام خمینی (ره) ریاست ستاد ارتش ملی اسلامی را برعهده گرفت، به ساماندهی ارتش پرداخت و به سرعت مشغول مقابله با ناآرامیها شد، اما حرف و حدیثها در رابطه با انحلال ارتش و اقدامات دولت موقت موجب شد که وی در تاریخ 6 فروردین سال 58 از سمت خود استعفا دهد و مدیریت ریاست وی در عمر 43 روزه به پایان برسد. اگرچه استعفای قرنی مورد پذیرش امام خمینی (ره) قرار نگرفت اما چند روز بعد مهندس بازرگان به او گفت که با استعفای او موافقت شده است.
در بخشی از نامه استعفای قرنی آمده بود: «معاون نخست وزیر انقلاب که خود را واضع مقررات و مالک الرقاب میداند بدون آنکه بداند ارتش چه موقعیت و چه امکاناتی دارد و متأسفانه بدون اینکه حتی اینجانب را طرف مشورت قرار دهد، هر روز دستوراتی صادر مینماید که ارتش بایستی شاهد لطمهای دیگر بر روحیات افسران و افراد خود و افتادن مقداری سلاح و مهمات و مال و منال به دست افراد ناصالح و وابسته به خارجیان باشد و… وزیر دفاع بدون مشورت و نظرخواهی از اینجانب و خارج از وظایف خود میرود و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات نسنجیده میگوید که سربازان فروردین مرخص و بالنتیجه تعداد معدودی که از ارتش با خون دل به سربازخانه ها کشانده بود، نگهداری سربازخانهها را رها کرده و به موطن خود میروند و شب هنگام عناصر تودهای وابسته به سیاستهای خارجی با کامیونها به سربازخانهها میروند و باقیمانده اسلحه و مهمات را بار کرده و به خارج از شهر میبرند… دولت بدون مشورت با ارتش و آگاهترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آنجا میفرستد که با ورود آنها و اولین سخنپراکنی که میکنند مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت میکنند و در جلوی همین هیأت فرمانده پادگان را گلولهباران میکنند.»
پس از استعفای قرنی، سرلشکر ناصر فربد از امرای قدیمی ارتش رئیس ستاد ارتش ملی اسلامی شد. او از نزدیکان نهضت آزادی و جبهه ملی بود و از همفکران اعضای دولت موقت و مهندس بازرگان به حساب میآمد. این انتصاب موجب شد تا اختلافات کمی کاهش یابد، اما موضوع انحلال ارتش همچنان مطرح میشد و این موضوع موجب نابسامانی در ارتش شده بود. فرماندهان ارتش از امام خمینی (ره) درخواست وقت ملاقات کردند تا برای بیرون رفتن از این وضعیت چارهاندیشی کنند و از امام (ره) بخواهند که ایشان فرماندهی خود بر کل نیروهای مسلح را مجدداً اعلام نمایند تا با استفاده از این حکم حکومتی قوام و انضباط به ارتش بازگردد.
در نتیجه امام خمینی (ره) در روز 28 فروردین در پیامی اعلام کردند:
پیام حضرت امام خمینی و اعلام روز ارتش
عنوان:وظایف متقابل ملت و ارتش
تاریخ:۱۳۵۸/۰۱/۲6
محل:قم
موضوع:وظایف متقابل ملت و ارتش
بسم الله الرحمن الرحیم
۲۶ فروردین ۵۸ / ۱۷ جمادیالاولی ۹۹
ملت شریف و مبارز ایران ـ وفقهم الله تعالی
با اهدای سلام و سپاس از مجاهدات خستگی ناپذیر شما ملت شجاع که اهداف مقدس اسلام را تا آستانۀ پیروزی رساندید و دست خیانتگران داخلی و خارجی را با خواست خدای بزرگ قطع کردید، لازم است به تذکرات زیر توجه نمایید:
۱ـ روز چهارشنبه ۲۹ فروردین روز ارتش اعلام میشود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهای بزرگ با سازوبرگ به رژه بپردازند و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و حفظ مرزهای کشور اعلام نمایند.
۲ـ ملت ایران موظفند از ارتش اسلامی استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامی است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماًبشناسند و پشتیبانی خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامی که حافظ استقلال و نگهبان مرزهای آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید برای حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدین خاتمه دهیم.
۳ـ افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بکنند. توجه ننمودن به این مسائل موجب ضعف ارتش اسلامی میشود و نظام را از هم میپاشد. سربازان و درجهداران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات کنند؛ چنانچه رؤسای فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادری رفتار نمایندو از دیکتاتوری که در رژیم طاغوت بود اجتناب نمایند. ارتش اسلامی باید با حفظ سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامی و اطاعت کامل زیردست از مافوق و رعایت کامل مافوق از زیردست، اداره شود. تخلف از این امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود.
۴ـ افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت کنند و ارتشی را در داخل ارتش یا خارج بدون مجوز دستگیر کنند. اگر شکایتی دارند یا اطلاع از مجرمیت کسی دارند، روی موازین شرعی و قانونی رسیدگی خواهد شد. دخالت بیجا در داخل ارتش موجب ضعف آنان میشود و مخالف انقلاب اسلامی است.
۵ـ این قشر از ارتش که در خدمت اسلام و ملت هستند و وفاداری خود را از جمهوری اسلامی اعلام نمودند، اگر خدای نخواسته در رژیم طاغوتی خلاف و گناه صغیره کردهاند، با برگشت به سوی خدای تعالی و جمهوری اسلامی مورد عفو خداوند رحمان و عفو ملت شریفند، و اینجانب نیز آنان را عفو کردم. امید است آنان با دلگرمی و اعتماد به خدا و ملت شریف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگانهای خود مستقر شوند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین و هدایت جوانان فریب خوردهای را که میخواهند در صفوف مسلمانها تفرقه بیندازند خواستارم، و هوشیاری ملت را در مقابل توطئههای غیر اسلامی امیدوار. والسلام علیکم و رحمةالله.
روحالله الموسوی الخمینی
بدین ترتیب ارتش جمهوری اسلامی ایران تثبیت شد و اولین رژه در نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت روز ارتش با حضور امام خمینی (ره) در 29 فروردین سال 58 برگزار شد و همه ساله به همین مناسبت رژه روز ارتش در تهران و شهرستانها برگزار میشود.
تصویر اولین رژه روز ارتش درسال57
تبدیل ارتش شاهنشاهی به ارتش انقلابی برکتی الهی برای انقلاب اسلامی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات